قدس آنلاین- ۲۵ اردیبهشتسال۹۵، مأموران پلیس تهران از قتل مرد میانسالی در طبقه۱۳ برج A۳ در سعادت آباد باخبر و راهی محل شدند. جسد متعلق به بابک ۵۶ساله بود که با ضربات چاقوی باجناق سابقش کشته شده بود.
با انتقال جسد به پزشکی قانونی همسر مقتول به مأموران گفت: پسر دایی همسرم به نام هادی که معتاد و بیکار است ۱۰روز قبل در خانهمان میهمان بود و شبها اینجا میخوابید. نزدیک اذان صبح بود که با صدای وحشتناک همسرم به اتاق خواب رفتم و دیدم هادی روی سینه شوهرم نشسته و گفت قلب شوهرم درد گرفته است و آب قند نیاز است. به آشپزخانه رفتم و با یک لیوان آب قند برگشتم که چاقو در دست هادی بود و شوهرم هم خونآلود روی تخت افتاده بود. از ترس شروع به داد و فریاد کردم که قاتل نزدیک شد و دستانش را روی گلویم گذاشت و لحظاتی بعد باسرقت طلا و پول نقد متواری شد.
بعد از اظهارات همسر مقتول، هادی ۵۵ساله تحت تعقیب مأموران شناسایی و بازداشت و به جرم خود اعتراف کرد.
صبح یکشنبه گذشته متهم به شعبه هشتم دادگاه کیفری یک استان تهران منتقل شد. بعد از قرائت کیفرخواست از سوی نماینده دادستان، همسر مقتول گفت از متهم به خاطر تهدید به قتل و سرقت شکایت دارم. او گفت: سالها شوهرم به خاطر مشکلاتی که متهم داشت به او رسیدگی میکرد. حتی هادی تا ۱۰روز قبل از حادثه در منزل ما میهمان بود، اما او جواب محبتهای من و شوهرم را این گونه داد. سپس دختر مقتول در غیاب پدربزرگش (اولیایدم) در جایگاه حاضر شد و گفت: درخواست قصاص قاتل را دارم.
در ادامه متهم گفت: سرقت و تهدید را قبول ندارم، اما قتل را قبول دارم، اما عمدی نبود. مقتول دفتر شارژ کپسولهای آتش نشانی داشت، اما در کارش تقلب میکرد. او فقط لیبل روی کپسولها را عوض میکرد و بدون اینکه آنها را پر کند به صاحبانش بر میگرداند. او درآمد بالایی داشت، اما فقط روزی ۵۰ هزار تومان به من میداد. همه اینها باعث شد از او کینه بگیرم. ده شبانه روزدر خانه مقتول بودم و با هم سرکار میرفتیم. دوماه بود که مواد مخدر را ترک کرده و تحت درمان با متادون بودم، آن شب نتوانستم از داروخانه متادون تهیه کنم به همین خاطر به یک عطاری رفتم و قرص گرفتم. نمیدانم قرص حاوی چه موادی بود که دچار توهم شدم و آن شب را تا صبح نخوابیدم و مدام خودم را لبه یک پرتگاه میدیدم. حوالی صبح بود که بابک را بیدار کردم و خواستم ۵۰هزار تومان پول به من بدهد تا به مشهد بروم، اما مخالفت کرد. حالت طبیعی نداشتم ناگهان چشمم به چاقویی که روی میز کنار تخت قرار داشت، افتاد آن را برداشتم و میخواستم به کتف مقتول بزنم، اما نمیدانم چطور شد که چاقو به سینه او فرو رفت. متهم در آخرین دفاعش گفت: قصد کشتن نداشتم و قتل عمدی نبود.
۹ خرداد ۱۳۹۷ - ۱۲:۱۸
کد خبر: 603084
مردجوانی که برای ۵۰ هزارتومان چاقوی کینه را در سینه باجناق سابقش فرو کرد برای آخرین دفاع پای میز عدالت قرار گرفت.
نظر شما